1هر گاهی که خواستم قوم اسرائیل را شفا بدهم و آن ها را دوباره کامران سازم، دیدم که آن ها دست از گناه و کارهای بد نمی کشند. آن ها مردم را فریب می دهند؛ در خانه ها دزدی و در جاده ها راهزنی می کنند.
2آن ها نمی دانند که من از کردار زشت آن ها چشم نمی پوشم. کارهای بد شان آن ها را از هر طرف احاطه کرده است و من همه را به چشم خود می بینم.»
3خداوند می فرماید: «پادشاه از شرارت آن ها و رهبران از دروغ آن ها خوشحال می شوند و لذت می برند.
4آن ها همگی زناکارند و آتش شهوت آن ها مانند تنوری است که نانوا آنرا مشتعل ساخته و تا که خمیر آمادۀ پختن شود آتش آنرا شور نمی دهد.
5در روزی که پادشاه جشن می گیرد، رهبران از نشئۀ شراب مست می شوند و خودش هم با آنهائی که مسخره اش می کنند هم پیاله می گردد.
6دلهای شان از مکر و فریب همچون تنور داغی است. خشم و غضب آن ها تمام شب به آرامی می سوزد و بمجردی که صبح شود، آتش آن مشتعل می گردد.
7همۀ آن ها مثل تنورِ سوزان هستند، رهبران خود را می کشند و پادشاهان شان یکی پس از دیگری بقتل رسیده اند. هیچ کسی نیست که از من کمک بطلبد.»
8خداوند می فرماید: «اسرائیل با بیگانگان آمیزش کرده و مثل نان نیم پخته قابل خوردن نیست.
9آمیزش با اقوام بیگانه قوت و نیرویش را از بین برده است، اما خودش نمی داند. موی سرش سفید شده است، ولی او از آن بی خبر است.
10خودخواهی اسرائیل او را رسوا ساخته است، اما با همۀ اینها، طالب خداوند، خدای خود نیستند و بسوی او باز نمی گردند.
11اسرائیل مانند کبوتر، نادان و بی شعور است. او گاهی برای کمک بسوی مصر بال می زند و گاهی به آشور پرواز می کند.
12اما من در حین پروازش تور خود را بر او می اندازم و او را مثل پرنده ای از هوا به زمین می آورم. آنگاه او را مطابق اعمال زشتی که انجام داده است، مجازات می کنم.
13وای بحال آن ها و باید هلاک شوند، زیرا مرا ترک کردند و علیه من تمرد نمودند. من می خواستم آن ها را نجات بدهم، ولی آن ها با من صادق نبودند.
14آن ها از صمیم دل بحضور من دعا و زاری نمی کنند، بلکه به بستر خود می روند و ناله و گریه را سر می دهند. به شیوۀ بت پرستان برای غله و شراب دعا می کنند و علیه من تمرد می نمایند.
15این من بودم که آن ها را پرورش دادم و به آن ها نیرو بخشیدم، ولی آن ها در عوض، بر ضد من توطئه چیدند.
16آن ها مرا ترک کرده اند و به خدائی رو می آورند که نفعی برای شان نمی رساند. مانند کمان کجی هستند که نمی توان بر آن اعتماد کرد. رهبران آن ها بخاطر زبان بد خویش با شمشیر کشته می شوند و مصریان آن ها را مسخره می کنند.»