9 And when he had opened the fifth seal, I saw under the altar the souls of them that were slain for the word of God, and for the testimony which they held:
10 And they cried with a loud voice, saying, How long, O Lord, holy and true, dost thou not judge and avenge our blood on them that dwell on the earth?
11 And white robes were given unto every one of them; and it was said unto them, that they should rest yet for a little season, until their fellowservants also and their brethren, that should be killed as they were, should be fulfilled.
1 داود تمام مأمورین را از قبیل رؤسای قبایل، رؤسای دوازده فرقه، فرماندهان نظامی، ناظران دارائی و رمه و گلۀ شاه و پسران شاه را همراه با مأمورین مقامات دربار، مردان شجاع و جنگاوران اردو در اورشلیم جمع کرد.
2پس داود پادشاه بپا برخاست و گفت: «ای برادرانم و ای قوم من! مرا بشنوید! من آرزو داشتم که خانه ای برای صندوق پیمان خداوند و پای اندازی برای خدای خود بنا کنم. همه مواد ساختمانی را مهیا کرده بودم.
3اما خدا به من فرمود: «تو نباید عبادتگاهی برای من آباد کنی، زیرا تو یک مرد جنگجو هستی و خون ریخته ای.» با اینهم خداوند خدای اسرائیل مرا از بین تمام خانوادۀ پدرم بعنوان پادشاه اسرائیل برگزید.
4او قبیلۀ یهودا را انتخاب فرمود تا پیشوائی از آن بوجود آورد، و از بین قبیلۀ یهودا خانوادۀ پدرم را و از بین خانوادۀ پدرم مرا پسندید و پادشاه تمام کشور اسرائیل ساخت.
5خداوند به من پسران زیادی عطا فرموده است و او از بین تمام آن ها سلیمان را برگزید تا بر تخت سلطنت خداوند جلوس کند و پادشاه اسرائیل باشد.
6خداوند به من فرمود: «پسرت، سلیمان عبادتگاه مرا با ملحقات آن می سازد، زیرا خودم او را برگزیدم که او پسر من باشد و من پدر او باشم.
7اگر احکام و فرایض مرا مثل امروز همیشه بجا آورد، من سلطنت او را تا به ابد برقرار می سازم.»
8پس حالا در حضور تمام قوم اسرائیل، همه کسانی که در حضور خداوند حاضر هستند و در پیشگاه خدای ما متوجه باشید که از تمام اوامر خداوند، خدای خود پیروی کنید و مطابق آن ها عمل نمائید تا مالک این سرزمین خوب شوید که برای اولادۀ تان بعنوان یک میراث ابدی باقی بماند.
9و تو ای فرزند من سلیمان، خدای پدرت را بشناس و با تمام دل و با اخلاص کامل بندگی او را بکن، زیرا او خداوند و مالک دلها است و از تمام اسرار قلبی و افکار ضمیر ما آگاه است. اگر در طلب او باشی، او را می یابی. اگر او را ترک کنی، او هم ترا برای همیشه طرد می کند.
10پس همیشه متوجه اعمال خود باش، زیرا خداوند به تو این افتخار را بخشیده است که عبادتگاه مقدس او را آباد کنی. حالا با جرأت کامل آماده و دست به کار شو.»
11بعد داود نقشۀ ساختمان عبادتگاه را که شامل تحویلخانه ها، منزل فوقانی، اطاق های داخلی، مقدسترین جایگاه برای تخت رحمت، بود به پسر خود، سلیمان داد.
12همچنین نمونه و نقشۀ حویلی های عبادتگاه خداوند را با اطاقهای دورادور آن، تحویلخانه های اشیای وقف شده را برایش داد.
13علاوه بر اینها داود هدایات دیگری راجع به وظایف و کارهای کاهنان و لاویان برای خدمت در عبادتگاه و طرز استفاده و مراقبت از ظروف عبادتگاه را به سلیمان داد،
14تا او بداند که مقدار و وزن نقره و طلائی که برای ساختن ظروف مختلف عبادتگاه از قبیل چراغدان ها و چراغهای آن ها به کار می رفت، چقدر باشد و به چه طریقه ای استعمال شوند.
15تا او بداند که مقدار و وزن نقره و طلائی که برای ساختن ظروف مختلف عبادتگاه از قبیل چراغدان ها و چراغهای آن ها به کار می رفت، چقدر باشد و به چه طریقه ای استعمال شوند.
16وزن طلای میز نانی که برای خداوند تقدیم می شد و وزن نقرۀ میز نقره ای،
17اندازه و وزن طلای خالص برای ساختن پنجه ها، کاسه ها و پیاله ها، نقره برای ساختن جام های نقره ئی و وزن هر کدام.
18طلای صاف برای قربانگاه خوشبوئی و وزن آن را با نمونۀ وسیلۀ نقلیۀ مجسمۀ فرشتگان بالدار که با بالهای باز بر روی صندوق پیمان خداوند قرار داشت با تفصیل برای او بیان کرد.
19داود گفت: «من تمام جزئیات این نقشه را طبق هدایت خدا نوشته ام.»
20بعد به پسر خود، سلیمان گفت: «قوی و دلیر باش و دست به کار شو. ترسان و هراسان مباش، زیرا خداوند، خدا که خدای من است، همراه تو می باشد و ترا ترک نمی کند تا همه کارهای عبادتگاه تمام شوند.
21کاهنان و لاویان برای هرگونه خدمت در امور عبادتگاه حاضر و آماده اند و هر فرد زحمتکش و هنرمند، با تو در هر امری کمک می کند. همچنین مأمورین و همه مردم در خدمت تو هستند.»