9 And when he had opened the fifth seal, I saw under the altar the souls of them that were slain for the word of God, and for the testimony which they held:
10 And they cried with a loud voice, saying, How long, O Lord, holy and true, dost thou not judge and avenge our blood on them that dwell on the earth?
11 And white robes were given unto every one of them; and it was said unto them, that they should rest yet for a little season, until their fellowservants also and their brethren, that should be killed as they were, should be fulfilled.
1 چندین سال بعد، در دوران پادشاهی اُردشیر پادشاه فارس، شخصی بود به نام عِزرا. او از نسل هارون کاهن اعظم و شجره نامه اش به این شرح بود: عِزرا پسر سَرایا، پسر عَزریا، پسر حِلقیا،
2پسر شلوم، پسر صادوق، پسر اَخِیطُوب،
3پسر اَمَریا، پسر عَزریا، پسر مِرایوت،
4پسر زِرَحیا، پسر عزی، پسر بُقی،
5پسر اَبیشُوع، پسر فِنیحاس، پسر اَلِعازار، پسر هارون.
6عِزرا شخصی بود فاضل و دارای دانش عمیق در شریعتی که خداوند، خدای اسرائیل، به موسی داده بود. چون عِزرا از برکت خداوند، خدای خود، برخوردار بود هرچه می خواست پادشاه فارس به او می داد. در هفتمین سال سلطنت اُردشیر، عِزرا به اتفاق گروهی از یهودیان که شامل کاهنان، لاویان، سرایندگان، نگهبانان و کارکنان و خادمین عبادتگاه بود از بابل عازم اورشلیم شد.
7عِزرا شخصی بود فاضل و دارای دانش عمیق در شریعتی که خداوند، خدای اسرائیل، به موسی داده بود. چون عِزرا از برکت خداوند، خدای خود، برخوردار بود هرچه می خواست پادشاه فارس به او می داد. در هفتمین سال سلطنت اُردشیر، عِزرا به اتفاق گروهی از یهودیان که شامل کاهنان، لاویان، سرایندگان، نگهبانان و کارکنان و خادمین عبادتگاه بود از بابل عازم اورشلیم شد.
8آن ها در اولین روز ماه اول، بابل را ترک کردند و با کمک خدا در روز اول ماه پنجم وارد اورشلیم شدند.
9آن ها در اولین روز ماه اول، بابل را ترک کردند و با کمک خدا در روز اول ماه پنجم وارد اورشلیم شدند.
10عِزرا تمام زندگی خود را برای مطالعۀ شریعت خداوند و تعلیم دادن احکام آن به مردم اسرائیل صرف کرده بود.
11اُردشیر پادشاه نوشتۀ زیر را به عِزرا، کاهن فاضل که دانشی عمیق از قوانین و احکام الهی داشت، داد:
12«از طرف اُردشیر پادشاه به عِزرای کاهن و عالم در شریعت خدای آسمان.
13من به این وسیله فرمان می دهم که در سرتاسر امپراطوری من به تمام قوم اسرائیل و کاهنان و لاویانی که مایل هستند همراه تو بروند، اجازه داده شود به اورشلیم برگردند.
14من، به اتفاق هفت مشاور خویش به تو ماًموریت می دهیم تا به اورشلیم و یهودیه بروی و وضع آنها را بر رسی کنی و ببینی آیا شریعت خدایت که به تو سپرده شده است اطاعت می شود یا نه.
15تو باید هدایای طلا و نقره ای را که من و مشاورینم مایلیم به خدای اسرائیل که عبادتگاهش در اورشلیم است تقدیم بنمائیم، با خود ببری.
16تو همچنین باید تمام طلا و نقره ای را که در سراسر ایالت بابل جمع می کنی و هدایائی را که قوم اسرائیل و کاهنان آن ها برای عبادتگاه خدای خود در اورشلیم می دهند با خود ببری.
17تو باید با دقت آن ها را صرف خرید گاو، قوچ، بره، غلات و شراب نمائی و آن ها را بر قربانگاهِ عبادتگاه اورشلیم تقدیم کنی.
18تو می توانی آنچه را که از طلا و نقره باقی می ماند مطابق ارادۀ خدای خود برای تهیۀ هرچه که خودت و مردمت می خواهید صرف کنی.
19تو باید تمام ظروفی را که برای استفاده در خدمات عبادتگاه به تو داده شده در اورشلیم به خدا تقدیم کنی.
20و هر چیز دیگری که برای عبادتگاه نیاز داری می توانی از خزانۀ سلطنتی بگیری.
21من به تمام خزانه داران ایالت غربی دریای فرات امر می دهم که هرچه عِزرای کاهن و عالم در شریعت خدای آسمان می خواهد،
22یعنی تا سه هزار و چهار صد کیلوگرام نقره، ده هزار کیلوگرام گندم، دو هزار لیتر شراب، دو هزار لیتر روغن زیتون و نمک فوراً به او داده شود.
23در تهیۀ هر چیز دیگری که خدای آسمان برای عبادتگاه خود می خواهد باید خیلی دقیق باشی و نباید کاری کنی که او نسبت به من و کسانی که بعد از من حکومت می کنند، خشمگین شود.
24اخذ هرنوع مالیات از کاهنان، لاویان، سرایندگان، نگهبانان و هر که به عبادتگاه وابسته است اکیداً ممنوع می باشد.
25تو، عِزرا، با حکمتی که خدا به تو داده است حاکمان و داورانی را که بر طبق شریعت خدای تو زیست کرده اند، برای حکومت بر تمام مردم ایالت غربی دریای فرات انتخاب کن. تو باید آن شریعت را به هر که نمی داند بیاموزی.
26اگر کسی شریعت خدای تو یا قوانین پادشاه را اطاعت نکند باید فوراً به مجازات برسد. مجازات چنین فردی ممکن است مرگ، یا تبعید، یا مصادرۀ اموال یا زندان باشد.»
27عِزرا گفت: «سپاس بر نام خداوند، خدای اجداد ما! او پادشاه را ترغیب کرد که به عبادتگاهش در اورشلیم احترام گذارد.
28با لطف خدا، من مورد توجه پادشاه و مشاورینش و تمام ماًمورین عالیرتبۀ او قرار گرفته ام. خداوند، خدایم، به من شهامت بخشید و من توانستم بسیاری از سران قوم اسرائیل را تشویق کنم تا همراه من برگردند.»