9 And when he had opened the fifth seal, I saw under the altar the souls of them that were slain for the word of God, and for the testimony which they held:
10 And they cried with a loud voice, saying, How long, O Lord, holy and true, dost thou not judge and avenge our blood on them that dwell on the earth?
11 And white robes were given unto every one of them; and it was said unto them, that they should rest yet for a little season, until their fellowservants also and their brethren, that should be killed as they were, should be fulfilled.
1 وقتیکه همه مردم به سلامتی از دریا عبور کردند، خداوند به یوشع فرمود:
2«به آن دوازده نفریکه برای وظیفۀ خاص انتحاب شده بودند، بگو که هرکدام یک سنگ را از همان جای خشک دریا که کاهنان ایستاده اند بگیرند و به جائیکه امشب خیمه می زنید، بگذارند.»
3«به آن دوازده نفریکه برای وظیفۀ خاص انتحاب شده بودند، بگو که هرکدام یک سنگ را از همان جای خشک دریا که کاهنان ایستاده اند بگیرند و به جائیکه امشب خیمه می زنید، بگذارند.»
4پس یوشع آن دوازده نفر نمایندۀ قبایل اسرائیل را فراخوانده
5به آن ها گفت: «در دریای اُردن، جائیکه صندوق پیمان خداوند، خدای تان است، بروید و هر کدام تان یک سنگ را به نمایندگی از یک قبیلۀ اسرائیل بر شانۀ خود ببرید.
6آن دوازده سنگ، کارهای بزرگ خداوند را بیاد می آورند که برای آن ها انجام داده است. و در آینده چون اولادۀ تان بپرسند که این منار یادگار برای چیست.
7شما به آن ها بگوئید که وقتی صندوق پیمان خداوند از دریای اُردن عبور می کرد جریان آب قطع شد. بنابران، این سنگها خاطرۀ همیشگی این واقعۀ مهم خواهد بود.»
8آن ها امر یوشع را بجا آوردند. و طبق فرمان خداوند به یوشع، آن ها دوازده سنگ را به نمایندگی از دوازده قبیلۀ اسرائیل از دریای اُردن برده در جائیکه خیمه گاه شان بود، قرار دادند.
9یوشع هم دوازده سنگ را گرفته آن ها را در بین دریای اُردن، جائیکه کاهنان حامل صندوق پیمان خداوند ایستاده بودند، گذاشت. (آن سنگها تا به حال در همانجا قرار دارند.)
10کاهنان در جای خود باقی ماندند تا همه اوامر خداوند که ذریعۀ موسی به یوشع داده شده بود، موبمو اجراء شدند. در عین حال، مردم با عجله از بستر دریا عبور کردند.
11بعد از آنکه همگی به آن طرف دریا رسیدند، کاهنان حامل صندوق پیمان خداوند پیشاپیش مردم براه افتادند.
12مردان قبیلۀ رؤبین، جاد و نیم قبیلۀ مَنَسّی قرار هدایت موسی پیشتر از مردم دیگر حرکت کردند.
13و در حدود چهل هزار نفر، همگی مسلح و آماده برای جنگ از صحرای اریحا گذشتند.
14کارهای بزرگ خداوند در آن روز، یوشع را در نظر مردم صاحب عزت و قابل احترام ساخت. و او را مثل موسی در سراسر عمرش با نگاه قدر و بزرگواری می دیدند.
15خداوند به یوشع فرمود: «به کاهنان حامل صندوق پیمان خداوند بگو که از دریای اُردن خارج شوند.»
16خداوند به یوشع فرمود: «به کاهنان حامل صندوق پیمان خداوند بگو که از دریای اُردن خارج شوند.»
17پس یوشع امر کرد و آن ها از دریا بیرون آمدند.
18و همینکه کاهنان از دریای اُردن خارج شدند و پای به خشکه گذاشتند، آب دریا دوباره به جریان آمد و دریا مثل سابق لبالب پُر شد.
19روزیکه مردم اسرائیل از دریای اُردن عبور کردند، روز دهم ماه اول سال (مطابق دهم حمل) بود و آن ها در جِلجال، در سرحد شرقی اریحا خیمه زدند.
20یوشع در آنجا دوازده سنگی را که از دریای اُردن آورده بودند، بصورت مُناری بالای هم قرار داد.
21آنگاه خطاب به مردم کرده گفت: «در آینده وقتی فرزندان تان بپرسند که این سنگها را برای چه در اینجا قرار داده اند،
22شما برای شان بگوئید که این سنگها به یادبود روزی در اینجا مانده شدند که مردم اسرائیل از بستر خشک دریای اُردن گذشتند.
23بگوئید که خداوند، خدای ما آب دریای اُردن را خشک کرد و تا زمانی آنرا خشک نگهداشت که همگی از دریا عبور کردند. درست مثل همان معجزه ایکه چهل سال پیش بوقوع پیوست، یعنی وقتیکه خداوند آب بحیرۀ احمر را خشک کرد.
24و تا مردم روی زمین همه بدانند که قدرت خداوند چقدر عظیم است و شما هم از خداوند، خدای خود همیشه بترسید و به او احترام کنید.»