9 And when he had opened the fifth seal, I saw under the altar the souls of them that were slain for the word of God, and for the testimony which they held:
10 And they cried with a loud voice, saying, How long, O Lord, holy and true, dost thou not judge and avenge our blood on them that dwell on the earth?
11 And white robes were given unto every one of them; and it was said unto them, that they should rest yet for a little season, until their fellowservants also and their brethren, that should be killed as they were, should be fulfilled.
1 ای برادران، می خواهم از آنچه فیض خدا در کلیساهای مقدونیه کرده است، آگاه شوید.
2آن ها با زحماتی که دیده اند سخت آزموده شده اند و با وجود این که بسیار فقیر بودند، از خوشی فراوان پُر شده اند و نتیجۀ این خوشی بخشش و سخاوتمندی بی اندازۀ آن ها بود.
3من، خود شاهد هستم که آن ها به اندازۀ توانائی خود و حتی بیشتر از آن با علاقه به دیگران کمک کردند.
4و با اصرار زیاد از ما خواهش کردند که در افتخار رفع نیازمندی های مقدسین شریک شوند.
5این کار ایشان بیش از توقع ما بود، زیرا اول خود را به خداوند تسلیم کردند و بعد مطابق ارادۀ خدا، خود را در اختیار ما گذاشتند.
6پس ما از تیطُس که این کار را در میان شما شروع کرده بود، خواستیم که آن را به اتمام برساند.
7از این گذشته، چنانکه شما در هر امر دیگری از قبیل ایمان، سخندانی، درک حقیقت، جدیت و محبت نسبت به ما غنی هستید، می خواهیم که در این امر خیر هم غنی باشید.
8این را به عنوان یک فرمان به شما نمی گویم بلکه می خواهم با اشاره به جدیت دیگران محبت شما را بیازمایم.
9شما می دانید که عیسی مسیح، خداوند ما چقدر بخشنده بود. گرچه دولتمند بود، بخاطر شما خود را فقیر ساخت تا شما از راه فقر او دولتمند شوید.
10در این مورد نظر خود را ابراز می کنم: چون شما اولین کسانی بودید که در یک سال پیش نه تنها علاقمند و راغب به کمک دیگران بودید بلکه عملاً این کار را کردید، اکنون به صلاح شماست که به این کار ادامه دهید و تمام کنید.
11آن زمان بسیار می خواستید که این کار را انجام دهید و اکنون مطابق علاقۀ خود، با میل این کار را به اتمام برسانید.
12اگر کسی واقعاً می خواهد کمک کند، خدا هدیۀ او را نسبت به آنچه دارد می پذیرد، نه مطابق آنچه ندارد.
13مقصودم این نیست که دیگران از زیر بار، شانه خالی کنند و شما بار ایشان را بدوش بگیرید. نخیر! بلکه می خواهم این یک عمل متقابل باشد. یعنی آنچه را که شما فعلاً به آن نیازی ندارید، برای رفع نیازمندی های آن ها بدهید
14تا روزی مازاد ایشان هم نیازمندی های شما را رفع نماید و به این وسیله مساوات برقرار می شود.
15چنانکه نوشته شده است: «او که زیاد جمع کرد زیادی نداشت، و آنکه اندک اندوخت کم نداشت.»
16خدا را شکر که او شوقی مانند آنچه من نسبت به شما دارم در دل تیطُس ایجاد کرده است.
17او نه تنها درخواست ما را قبول کرد؛ بلکه با شوق و ذوق و از روی علاقۀ خود می خواست پیش شما بیاید.
18همراه او آن برادری را که در تمام کلیساها به خاطر بشارت دادن انجیل شهرت یافته است، می فرستم.
19علاوه بر این، او از طرف کلیساها مقرر شده است که همراه ما باشد و این کار خیریه را برای جلال خدا و به نشانۀ حُسن نیت ما انجام دهید.
20ما با نظارت بر امر جمع آوری و توزیع بخشش های سخاوتمندانۀ شما بسیار مراقب هستیم، مبادا کسی بر ما انتقاد کند.
21بلی، می کوشیم نه فقط آنچه را که در نظر خداوند درست است انجام دهیم، بلکه آنچه را که مردم نیز می پسندند به عمل آوریم.
22برادر خود را که بارها او را آزموده و همیشه او را جدی یافته ام با آنها می فرستم. او اکنون به سبب اطمینان بزرگی که به شما دارد بیش از پیش شوق دیدن شما را دارد.
23و اما تیطُس، او در خدمت شما، یار و همکار من است و برادران دیگر هم که با او می آیند نمایندگان کلیساها و مایۀ جلال مسیح هستند.
24بنابراین محبت خود را به ایشان و در ضمن به تمام کلیساها نشان دهید، تا همه بدانند تعریفی که من از شما کرده ام، بی اساس نبوده است.