9 And when he had opened the fifth seal, I saw under the altar the souls of them that were slain for the word of God, and for the testimony which they held:
10 And they cried with a loud voice, saying, How long, O Lord, holy and true, dost thou not judge and avenge our blood on them that dwell on the earth?
11 And white robes were given unto every one of them; and it was said unto them, that they should rest yet for a little season, until their fellowservants also and their brethren, that should be killed as they were, should be fulfilled.
1 خداوند خطاب به موسی کرده گفت: «در روز اول ماه، خیمۀ حضور خداوند را برپا کن.
2 خداوند خطاب به موسی کرده گفت: «در روز اول ماه، خیمۀ حضور خداوند را برپا کن.
3صندوق پیمان خداوند را در آن بگذار و آنرا با پرده بپوشان.
4میز را هم با ظروف آن بیاور و در جای مخصوص آن قرار بده. همچنان چراغدان را بیاور و چراغ هایش را روشن کن.
5قربانگاه طلائی را برای خوشبوئی دودکردنی پیشروی صندوق پیمان بگذار و پردۀ دروازۀ دخول خیمه حضور خداوند را آویزان کن.
6قربانگاه قربانی سوختنی را پیش دروازۀ خیمۀ حضور خداوند بگذار.
7حوضچه را بین خیمۀ عبادت و قربانگاه قرار بده و آنرا از آب پُر کن.
8صحن گرداگرد آنرا مرتب کن و پردۀ دروازۀ صحن را بیاویز.
9روغن مسح را بگیر و بر همه چیز هائیکه در خیمه حضور خداوند است پاش بده. اثاث و لوازم آنرا وقف خداوند کن تا پاک و مقدس شوند.
10بر قربانگاهِ خوشبوئی دودکردنی و ظروف آن هم روغن مسح را بپاش و آن ها را مقدس بساز.
11بعد بر حوضچه و پایۀ آن روغن مسح را پاش بده و آنرا تقدیس کن.
12سپس هارون و پسرانش را پیش دروازۀ خیمۀ عبادت آورده آن ها را غسل بده.
13لباس مقدس را به تن هارون کن و او را مسح نما تا برای وظیفۀ کاهنی پاک و مقدس شود.
14بعد پسرانش را هم آورده پیراهن های شان را به تن شان کن.
15بعد آن ها را مسح کن مثلیکه پدر شان را مسح کردی، تا بتوانند بحیث کاهن مرا خدمت نمایند. و مسح شدن شان برای همیشه بوده اولادۀ آن ها هم شایستۀ وظیفۀ کاهنی باشند.»
16موسی همۀ آنچه را که خداوند فرموده بود موبمو اجراء کرد.
17در روز اول ماه اول سال دوم اجزای خیمۀ حضور خداوند را بهم یکجا کرد.
18چوکات ها را بر پایه ها قرار داد و ستون هایش را ایستاده کرد.
19پوشش اولی را بروی خیمۀ حضور خداوند کشید و پوشش بیرونی را بالای آن انداخت. همان قسمیکه خداوند به موسی هدایت داده بود.
20دو لوحۀ سنگی را که احکام ده گانۀ خداوند بر آن ها نوشته شده بودند در صندوق قرار داد. میله ها را در حلقه های صندوق جا داد و تخت رحمت را بالای صندوق گذاشت.
21صندوق را بداخل خیمۀ حضور خداوند آورد و حجاب و پرده را آویزان کرد. طبق فرمانیکه خداوند به موسی داده بود.
22بعد میز را آورد و در جایگاه مقدس در قسمت شمال خیمۀ حضور خداوند در بیرون حجاب قرار داد
23و نان را بالای میز به حضور خداوند تقدیم کرد. قراریکه خداوند به موسی امر فرموده بود.
24آنگاه چراغدان را در خیمۀ عبادت آورد و در مقابل میز در قسمت جنوب آن گذاشت
25و چراغها را به حضور خداوند قرار داد. چنانکه خداوند به موسی هدایت داده بود.
26قربانگاه طلائی را در خیمۀ حضور خداوند، پیش حجاب نهاد.
27خوشبوئی را بر آن دود کرد. طوریکه خداوند به موسی امر فرموده بود.
28پردۀ دروازۀ دخول خیمۀ حضور خداوند را آویخت.
29قربانگاه قربانی سوختنی را پیش دروازۀ خیمۀ حضور خداوند گذاشت و قربانی سوختنی را به حضور خداوند تقدیم کرد. طبق هدایتی که خداوند به موسی داده بود.
30حوضچه را در بین خیمۀ حضور خداوند و قربانگاه قرار داد و آنرا برای شستشو از آب پُر کرد.
31موسی، هارون و پسرانش دست و پای خود را شستند.
32وقتی به خیمۀ عبادت داخل شدند و پیش قربانگاه رسیدند شستشو کردند. طوریکه خداوند به موسی امر فرموده بود.
33بعد صحن را به گرداگرد خیمۀ حضور خداوند و قربانگاه هموار کرد. پردۀ دروازۀ دخول آنرا آویزان نمود. به این ترتیب وظیفۀ موسی به انجام رسید.
34آنگاه ابری خیمۀ حضور خداوند را پوشاند و جلال خداوند خیمه را پُر کرد.
35موسی نتوانست به خیمۀ حضور خداوند داخل شود، زیرا ابر بر آن قرار گرفته و جلال خداوند آن را پُر ساخته بود
36و هر وقتیکه ابر از بالای خیمۀ عبادت بر می خاست، مردم اسرائیل براه خود ادامه می دادند و آن را تعقیب می کردند.
37و اگر ابر حرکت نمی کرد، مردم هم حرکت نمی کردند.
38به این ترتیب، ابر حضور خداوند، در ظرف روز بالای خیمه می ماند و هنگام شب آتش در بین ابر می بود تا مردم اسرائیل آن را دیده بتوانند و در سراسر دوران سفر خود همیشه آنرا می دیدند.