10 Be it known unto you all, and to all the people of Israel, that by the name of Jesus Christ of Nazareth, whom ye crucified, whom God raised from the dead, even by him doth this man stand here before you whole.
1 خداوند به موسی فرمود: «به قوم اسرائیل هدایت بده که روغن خالص زیتون را برای چراغهای خیمه بیاورند و چراغها باید همیشه روشن باشند.
2 خداوند به موسی فرمود: «به قوم اسرائیل هدایت بده که روغن خالص زیتون را برای چراغهای خیمه بیاورند و چراغها باید همیشه روشن باشند.
3هارون هر شام چراغدان طلای خالص را در خیمۀ حضور خداوند، بیرون پرده ای که در مقابل صندوق پیمان است، با روغن زیتون پُر کند تا شب و روز در حضور من روشن باشد. این حکم برای همیشه، نسل بعد از نسل در اسرائیل فریضۀ ابدی است.
4هارون هر شام چراغدان طلای خالص را در خیمۀ حضور خداوند، بیرون پرده ای که در مقابل صندوق پیمان است، با روغن زیتون پُر کند تا شب و روز در حضور من روشن باشد. این حکم برای همیشه، نسل بعد از نسل در اسرائیل فریضۀ ابدی است.
5با دوازده کیلو آرد دوازده قرص نان بپزد و آن ها را در دو قطار شش تائی بر سر میزی که از طلای خالص ساخته شده است و در حضور من قرار دارد، بگذارد.
6با دوازده کیلو آرد دوازده قرص نان بپزد و آن ها را در دو قطار شش تائی بر سر میزی که از طلای خالص ساخته شده است و در حضور من قرار دارد، بگذارد.
7بر هر قطار نان، کُندُر خالص بگذارد تا بعنوان نمونه ای از نان، بر آتش بحضور من تقدیم کند.
8هارون همیشه در هر سَبَت این مراسم را بحیث یک پیمان ابدی از طرف قوم اسرائیل اجراء نماید.
9این نان ها به هارون و پسرانش تعلق داشته آن ها را باید در یک جای مقدس بخورند، زیرا این هدیه مقدسترین هدیه هائی است که بحضور من تقدیم می شود.»
10باری مردی که پدرش مصری و مادرش یک اسرائیلی بنام شلومیت، دختر دِبری، از قبیلۀ دان بود، در اردوگاه با یکی از مردان اسرائیلی جنگ کرد. در اثنای جنگ، آن مرد به خداوند کفر گفت و او را پیش موسی آوردند.
11باری مردی که پدرش مصری و مادرش یک اسرائیلی بنام شلومیت، دختر دِبری، از قبیلۀ دان بود، در اردوگاه با یکی از مردان اسرائیلی جنگ کرد. در اثنای جنگ، آن مرد به خداوند کفر گفت و او را پیش موسی آوردند.
12او را در زندان انداختند تا ببینند که رضای خداوند در مورد او چه خواهد بود.
13خداوند به موسی فرمود: «آن مرد را از اردوگاه بیرون برده و همه کسانی که کفر گفتن او را شنیدند دستهای خود را بر او بگذارند و آنگاه تمام قوم اسرائیل او را سنگسار کنند.
14خداوند به موسی فرمود: «آن مرد را از اردوگاه بیرون برده و همه کسانی که کفر گفتن او را شنیدند دستهای خود را بر او بگذارند و آنگاه تمام قوم اسرائیل او را سنگسار کنند.
15به قوم اسرائیل بگو هر کسی که به خدای خود کفر بگوید باید به سزای عملش برسد و بمیرد
16و تمام مردم اسرائیل او را سنگسار کنند. این یک فریضۀ ابدی است در مورد مردم اسرائیل و همچنین بیگانگانی که در بین شان زندگی می کنند.
17هر کسی که مرتکب قتل گردد باید کشته شود.
18اگر کسی حیوانی را که متعلق به او نیست، بکشد، باید عوض آن را به صاحبش بدهد ـ جان بعوض جان.
19هرگاه شخصی به کس دیگری صدمه برساند، او هم باید همان صدمه را ببیند.
20اگر استخوان کسی را بشکند، استخوان او نیز باید شکسته شود. هرگاه کسی چشم شخص دیگری را کور می کند، باید چشم خودش هم کور شود. و اگر دندان کسی را می شکند، دندان او را نیز بشکنند. هرگاه شخص دیگری را زخمی کند، خود او هم باید زخمی شود.
21هر کسی که یک حیوان را می کشد، باید عوض آن را بدهد. و اگر شخص دیگری را می کشد، خودش هم کشته شود.
22همین قانون در مورد شما و همچنین بیگانگانی که در بین شما ساکن هستند یک فریضۀ ابدی است، زیرا من خداوند، خدای شما هستم.»
23پس موسی اینها را به مردم گفت و آنگاه آن مرد را به بیرون اردوگاه برده سنگسارش کردند. و مردم اسرائیل مطابق فرمان خداوند عمل نمودند.