9 And when he had opened the fifth seal, I saw under the altar the souls of them that were slain for the word of God, and for the testimony which they held:
10 And they cried with a loud voice, saying, How long, O Lord, holy and true, dost thou not judge and avenge our blood on them that dwell on the earth?
11 And white robes were given unto every one of them; and it was said unto them, that they should rest yet for a little season, until their fellowservants also and their brethren, that should be killed as they were, should be fulfilled.
1 موسی به ادامۀ کلام خود به قوم اسرائیل چنین گفت: «من یکصد و بیست سال عمر دارم و بیشتر از این رهبری شما برای من مقدور نیست. برعلاوه، خداوند به من فرمود: «تو از دریای اُردن عبور نمی کنی.»
2 موسی به ادامۀ کلام خود به قوم اسرائیل چنین گفت: «من یکصد و بیست سال عمر دارم و بیشتر از این رهبری شما برای من مقدور نیست. برعلاوه، خداوند به من فرمود: «تو از دریای اُردن عبور نمی کنی.»
3خداوند، خدای تان خودش پیشاپیش شما به آن سرزمین می رود و مردمانی را که در آنجا زندگی می کنند از بین می برد و شما مُلک آن ها را به دست می آورید. قرار امر خداوند یوشع رهبری شما را بدوش می گیرد.
4خداوند اقوامی را که در آن سرزمین زندگی می کنند به سرنوشت سیحون و عوج، پادشاهان اموری گرفتار می سازد، خود شان را هلاک و سرزمین آن ها را بخاک یکسان می کند.
5خداوند آن ها را به دست شما می سپارد و شما مطابق هدایتی که من به شما داده ام با آن ها رفتار کنید.
6قوی و با جرأت باشید، ترس و وحشت را در دلهای تان جای ندهید، زیرا خداوند، خدای تان با شما می باشد. شما را تنها نمی گذارد و ترک نمی کند.»
7بعد موسی یوشع را احضار کرده در پیش روی تمام قوم اسرائیل به او گفت: «قوی و دلیر باش، زیرا تو این قوم را به آن سرزمینی که خداوند به اجداد ما وعده فرموده است رهبری می کنی تا آنجا را متصرف شوند.
8خداوند پیشاپیش تو حرکت می کند و همراه تو می باشد. او ترا تنها نمی گذارد و ترک نمی کند، پس نترس و هراسان مباش.»
9آنگاه موسی احکام شریعت را نوشت و به کاهنان لاوی که مسئول حمل صندوق پیمان خداوند هستند و همچنین به ریش سفیدان قوم داد
10و به آن ها فرمود: «در ختم هر هفت سال، یعنی در سالی که قرضها بخشیده می شوند هنگام عید سایبانها و
11در وقتی که همۀ قوم اسرائیل در حضور خداوند، خدای تان در جائی که او بعنوان عبادتگاه خود تعیین می کند، جمع می شوند کتاب تورات را برای شان بخوانید،
12تا تمام مردان، زنان، کودکان و بیگانگانی که در شهرهای شما بسر می برند، احکام خداوند را بشنوند و یاد بگیرند. از خداوند، خدای تان بترسند و از اوامر او اطاعت کنند.
13همچنین فرزندان شان که در بارۀ این احکام آشنائی ندارند، بشنوند و آشنا شوند و یاد بگیرند که در آن سرزمین تا که زنده هستند از خداوند، خدای تان بترسند و او را احترام کنند.»
14خداوند به موسی فرمود: «وقت مرگت نزدیک شده است. یوشع را بطلب و با خود به خیمۀ عبادت بیاور تا به او مأموريت بدهم.» پس موسی و یوشع به خیمۀ عبادت رفتند.
15خداوند در ستون ابر ظاهر شد و پیش دروازۀ خیمۀ عبادت ایستاد.
16خداوند به موسی فرمود: «بزودی با پدرانت می پیوندی. بعد از مرگ تو این مردم در سرزمینی که می روند به من خیانت می کنند و خدایان غیر را می پرستند، مرا از یاد می برند و پیمانی را که من با آن ها بسته ام می شکنند.
17آنوقت آتش خشم من علیه آن ها شعله ور شده آن ها را ترک می کنم، روی خود را از آن ها می پوشانم تا از بین بروند و هر نوع مصیبت را بر سر شان می آورم. تا آنکه بگویند: «این بلاها چرا بر سر ما آمد؟ بخاطری که خدای ما در بین ما نیست.»
18و به سبب شرارت شان و اینکه خدایان دیگر را پرستش کردند، روی خود را از ایشان پنهان می کنم.
19حالا این سرود را بنویس و به مردم اسرائیل تعلیم بده تا از طرف من شاهد باشد،
20زیرا قراریکه به اجداد شان وعده دادم آن ها را به این سرزمینی که در آن شیر و عسل جاری است آوردم. آن ها خوردند تا که سیر و چاق شدند. آنگاه به پرستش خدایان دیگر شروع کردند. به من توهین نمودند و پیمان مرا شکستند.
21وقتی این بلاها بر آن ها نازل شدند این سرود شاهد روزگار محنت بار شان بوده از نسل به نسل نقل می شود، زیرا از همین حالا، پیش از آنکه به سرزمین موعود برسند، از افکار و خیالات شان آگاهم.»
22در همان روز موسی این سرود را نوشت و به قوم اسرائیل یاد داد.
23بعد خداوند به یوشع فرمود: «قوی و دلیر باش، زیرا تو قوم اسرائیل را به سرزمین موعود هدایت می کنی و من همراه تو می باشم.»
24بعد از آنکه موسی از نوشتن احکامی که در این کتاب ثبت شده است، فارغ شد،
25به لاویانی که مسئول حمل صندوق پیمان خداوند بودند گفت:
26«این کتاب شریعت را بگیرید و در کنار صندوق پیمان خداوند، خدای تان قرار دهید، تا هوشداری برای قوم اسرائیل باشد.
27زیرا می دانم که این مردم چقدر متمرد و سرکش هستند. در حالی که من هنوز زنده هستم شما در برابر خداوند سرکشی می کنید، پس وقتی که من از این جهان بروم چه کارهائی خواهید کرد.
28حالا تمام ریش سفیدان و رهبران قوم را جمع کن تا این سخنان را به آن ها بگویم و آسمان و زمین را بر آن ها شاهد بگیرم.
29به یقین می دانم که بعد از مرگ من فاسد و گمراه می شوید و از احکامی که به شما داده ام پیروی نمی کنید. سرانجام دچار سختی و مشکلات می شوید، زیرا که شما کارهائی می کنید که در نظر خداوند زشت هستند و با اعمال زشت تان او را خشمگین می سازید.»
30پس موسی کلمات این سرود را در حالیکه تمام جماعت اسرائیل گوش می دادند، از سر تا آخر برای شان خواند: