1 در اخیر هر هفت سال تمام قرض هائی را که بالای مردم دارید ببخشید.
2هر کسی که بالای برادر اسرائیلی خود قرضی داشته باشد از آن صرف نظر کند و نباید قرضی را که داده است پس بگیرد، زیرا خود خداوند این قرض را لغو کرده است.
3اگر یک نفر بیگانه از شما قرضدار باشد می توانید قرض خود را پس بگیرید، اما هرگاه کسی از قوم خودتان از شما مقروض باشد نباید آنرا مطالبه کنید.
4پس در بین شما هیچ کسی نباید به چیزی محتاج باشد، زیرا که خداوند، خدای تان شما را در سرزمینی که به شما می بخشد از همه چیز بی نیاز می سازد،
5ولی بشرطی که از خداوند، خدای تان اطاعت کنید و احکام او را که امروز به شما می دهم از دل و جان بجا آورید.
6خداوند قراریکه وعده فرموده است به شما برکت می دهد، چندانکه می توانید به اقوام دیگر قرض بدهید، اما شما احتیاجی نمی داشته باشید که از کسی قرض بگیرید. شما بر بسا اقوام حکمرانی می کنید، ولی آن ها بر شما حکومت نمی کنند.
7اگر یکی از برادران اسرائیلی تان در سرزمینی که خداوند، خدای تان به شما می دهد فقیر و محتاج باشد، باید در حق او دست و دل باز باشید
8و از روی میل و سخاوت مطابق احتیاجش به او قرض بدهید.
9اما احتیاط کنید این فکر بد را در دل خود راه ندهید که سال هفتم که سال بخشیدن قرض است بزودی فرا می رسد، بنابران از دادن قرض خودداری کنید و شخص محتاج از تو بحضور خداوند شکایت کند. این عملت گناه محسوب می شود.
10پس، بخشش تان باید از روی میل و رغبت باشد و به این طریق خداوند، خدای تان در هر کاری که می کنید به شما زیادتر برکت می دهد.
11چون همیشه اشخاص فقیر و محتاج در بین شما وجود می داشته باشد، بنابران به شما امر می کنم که با دست باز به برادر فقیر و مسکین خود کمک کنید.
12هرگاه یک برادر یا خواهر یهودی تان را بخرید، پس از شش سال خدمت، در سال هفتم باید او را آزاد کنید.
13بعد از آنکه غلام تان را آزاد کردید، او را دست خالی نفرستید،
14بلکه تحفه ای از گله، غله و شراب خود به تناسب برکتی که خداوند، خدای تان به شما داده است به او بدهید.
15فراموش نکنید که شما هم در مصر غلام بودید و خداوند، خدای تان شما را آزاد کرد و از همین لحاظ است که امروز این فرمان را به شما می دهم.
16اما اگر غلام خواهش رفتن را نداشته باشد و بگوید که شما و فامیل تان را دوست دارد و از بودن با شما خوش است،
17آنگاه او را به دَم دروازه بُرده گوش او را با درفشی سوراخ کنید و بعد از آن او برای همیشه غلام تان می باشد. با کنیز تان نیز به این ترتیب رفتار کنید.
18وقتی غلامی را آزاد می کنید غمگین نباشید، زیرا مدت شش سال برابر به نیم مزد یک کارگر خدمت شما را کرده است و بخاطر این عمل تان خداوند، خدای شما در هر کاری به شما برکت می دهد.
19همه اولباری های نر گله و رمۀ خود را وقف خداوند، خدای تان کنید و شما نباید از آن ها کار بگیرید و یا پشم آن ها را بچینید.
20شما می توانید گوشت آن ها را هر ساله با خانوادۀ خود در حضور خداوند، خدای تان در جائی که او تعیین می کند، بخورید.
21اما اگر حیوان معیوب بوده، لنگ یا کور باشد آن را نباید برای خداوند، خدای تان قربانی کنید.
22آن را می توانید در خانۀ خود بخورید و هر کسی که نجس هم باشد از آن خورده می تواند، همانطوریکه گوشت غزال یا آهو را می خورد.
23اما خون آن را نباید بخورید، بلکه آن را مثل آب بر زمین بریزید.