7 Many waters cannot quench love, neither can the floods drown it: if a man would give all the substance of his house for love, it would utterly be contemned.
1 موسی تمام قوم اسرائیل را یکجا جمع کرده به آن ها گفت: «ای قوم اسرائیل به احکام و فرایضی که امروز به شما می دهم گوش بدهید. آن ها را بیاموزید و به دقت از آن ها پیروی کنید.
2خداوند، خدای ما در حوریب پیمانی با ما بست.
3این پیمان را نه با اجداد ما، بلکه با خود ما که امروز همه در همین جا زنده هستیم، بست.
4خداوند در آن کوه از میان آتش، روبرو با شما حرف زد.
5در آن وقت من بین خداوند و شما ایستاده بودم، زیرا شما از آن آتش می ترسیدید و به بالای کوه نرفتید. خداوند فرمود:
6«من خداوند، خدای تو هستم که ترا از مصر که در آنجا در غلامی بسر می بردی بیرون آوردم.
7خدای دیگر غیر از من نداشته باش.
8هیچگونه مجسمه یا بتی به شکل آنچه که بالا در آسمان و از آنچه پائین بر روی زمین و آنچه در آب زیر زمین است، برای خود نساز.
9در برابر آن ها زانو نزن و آن ها را پرستش نکن، زیرا من خداوند، که خدای تو می باشم، خدای غیور و حسود هستم و کسانی را که با من دشمنی کنند، تا نسل سوم و چهارم مجازات می کنم.
10ولی به کسانی که مرا دوست دارند و از احکام من پیروی می کنند، تا هزار پشت رحمت می کنم.
11نام خداوند، خدایت را به باطل بر زبان نیاور، زیرا کسیکه از نام خداوند سوءاستفاده کند، خداوند او را مجازات می کند.
12روز سَبَت را به یاد داشته باش و آنرا مقدس بدار، چنانکه خداوند، خدایت به تو امر فرموده است.
13شش روز مشغول باش و هر کار خود را بکن،
14اما در روز هفتم که سَبَت خداوند، خدای تو است، هیچ کار نکن. نه خودت، نه فرزندانت، نه غلامت، نه کنیزت، نه گاوت، نه الاغت، نه حیوانات دیگرت و نه بیگانگانی که در جوار تان زندگی می کنند. تا غلام و کنیزت مثل خودت فرصتی برای استراحت داشته باشند.
15فراموش نکن که تو در مصر غلام بودی و خداوند، خدایت با بازوی توانا و قدرت عظیم خود ترا از آنجا بیرون آورد، پس خداوند، خدایت امر کرده که روز سَبَت را تجلیل کنی.
16پدر و مادرت را احترام کن، چنانکه خداوند، خدایت فرموده است، تا در سرزمینی که خداوند، خدایت به تو می بخشد عمر طولانی و پُر برکتی داشته باشی.
17قتل نکن.
18زنا نکن.
19دزدی نکن.
20به کسی شهادت دروغ نده.
21به زن همسایه ات طمع نورز و به خانه، زمین، غلام، کنیز، گاو، الاغ و هر چیزیکه مال همسایه ات می باشد، طمع نکن.»
22خداوند این احکام را در کوه سینا با آواز بلند از میان آتش، ابر و تاریکی غلیظ اعلام فرمود و چیز دیگری به آن ها نیفزود. او آن ها را بر دو لوحۀ سنگی نوشت و به من داد.
23چون شما صدای او را از تاریکی شنیدید و کوه را که با آتش شعله ور بود دیدید. با سرکردگان قوم خود پیش من آمدید
24و گفتید: «خداوند، خدای ما جلال و عظمت خود را به ما نشان داد و ما صدای او را از میان آتش شنیدیم. امروز فهمیدیم که خدا می تواند با انسان صحبت کند و بازهم زنده بماند.
25اما اگر بار دیگر صدای خداوند، خدای خود را بشنویم، حتماً می میریم. این آتش هولناک ما را می سوزاند،
26زیرا تا به حال هیچ انسانی نتوانسته است که صدای خدای زنده را، مثلیکه ما شنیدیم، بشنود و زنده بماند.
27پس خودت برو و به همه سخنان خداوند، خدای ما گوش بده. بعد بیا و هر چیزی را که خداوند، خدای ما فرمود به ما بگو. آنگاه ما به اوامر خداوند گوش می دهیم و از آن ها اطاعت می کنیم.»
28خداوند تقاضای شما را قبول کرد و به من فرمود: «آنچه را که این مردم به تو گفتند شنیدم و می پذیرم.
29اما ای کاش همیشه به همین فکر و خیال باشند و از من بترسند و احکام مرا بجا آورند تا آن ها و همچنین فرزندان شان تا نسلهای آینده در آن سرزمین زندگی آسوده و پُر برکتی داشته باشند.
30حالا برو و به آن ها بگو که به خیمه های خود برگردند.
31اما تو همینجا در حضور من بمان و من تمام احکام، قوانین و فرایض خود را به تو می دهم تا تو به آن ها تعلیم بدهی و آن ها همه را در آن سرزمینی که به آن ها می بخشم بجا آورند.»
32پس شما بدقت از اوامر خداوند اطاعت کنید و از آن ها سرپیچی ننمائید.
33طریق خداوند، خدای تان را دنبال کنید تا در سرزمینی که آنرا تصرف می کنید، زندگی طولانی و آسوده ای داشته باشید.