9 And when he had opened the fifth seal, I saw under the altar the souls of them that were slain for the word of God, and for the testimony which they held:
10 And they cried with a loud voice, saying, How long, O Lord, holy and true, dost thou not judge and avenge our blood on them that dwell on the earth?
11 And white robes were given unto every one of them; and it was said unto them, that they should rest yet for a little season, until their fellowservants also and their brethren, that should be killed as they were, should be fulfilled.
1 در زمان سلطنت یَهویاقیم (پسر یوشیا) پادشاه یهودا کلامی از جانب خداوند برای ارمیا رسید و فرمود:
2«پیش خانوادۀ رَکابیان برو و از آن ها دعوت کن که به عبادتگاه بیایند و آن ها را به یکی از اطاقهای آن ببر و به آن ها شراب تعارف کن.»
3پس من یازَنیا، پسر ارمیا، نواسۀ حَبَصِنیا را با برادران، پسران و تمام خانواده اش
4به عبادتگاه آوردم و به اطاق پسران حانان نبی (پسر یَجدِلیا) بردم. این اطاق پهلوی اطاق بزرگان دربار و بالای اطاق مَعَسیای دروازه بان (پسر شلوم) واقع بود.
5آنگاه پیاله و صراحی های پُر از شراب را پیشروی آن ها گذاشتم و گفتم که بنوشند.
6اما آن ها گفتند: «ما شراب نمی نوشیم، زیرا جد ما، یوناداب (پسر رَکاب) وصیت کرده است که نه ما و نه فرزندان ما، هیچگاهی شراب را به لب نزنیم.
7همچنان گفته است که ما نه خانه بسازیم، نه چیزی بکاریم و نه تاکستانی داشته باشیم، بلکه همیشه در خیمه بسر بریم تا در آن جائی که بسر می بریم، سالهای زیادی زندگی کنیم.
8ما تمام وصایای جد خود، یوناداب را قبول کردیم. بنابران، نه ما، نه زنان ما و نه فرزندان ما، هرگز شراب نمی نوشیم،
9برای خود خانه نمی سازیم، تاکستانی نداریم، کشت و زراعت نمی کنیم.
10ما همیشه در خیمه زندگی کرده ایم و از تمام هدایات جد خود پیروی نموده ایم.
11اما وقتی نبوکدنصر، پادشاه بابل به این سرزمین حمله کرد، تصمیم گرفتیم که به اورشلیم بیائیم تا از خطر سپاه پادشاه بابل و سوریه در امان باشیم. به همین دلیل است که ما در اینجا زندگی می کنیم.»
12آنگاه خداوند قادر مطلق، خدای اسرائیل به ارمیا فرمود: «برو به مردم یهودا و اهالی اورشلیم بگو که خداوند می گوید: آیا نمی خواهید از روش و رفتار رَکابیان تعلیم بگیرید و از کلام من اطاعت کنید؟
13آنگاه خداوند قادر مطلق، خدای اسرائیل به ارمیا فرمود: «برو به مردم یهودا و اهالی اورشلیم بگو که خداوند می گوید: آیا نمی خواهید از روش و رفتار رَکابیان تعلیم بگیرید و از کلام من اطاعت کنید؟
14اولادۀ یوناداب به وصایای جد خود گوش دادند و تا به امروز شراب را به لب نزده اند. من پیوسته با شما سخن گفتم، اما شما اطاعت ننمودید.
15خدمتگاران خود، انبیاء را بارها فرستاده ام تا به شما بگویند که از کارهای بد توبه کنید، رفتار خود را اصلاح نمائید و از پیروی خدایان دیگر دست بکشید تا در این سرزمینی که به شما و اجداد تان داده ام، همیشه زندگی کنید، اما شما به حرف من گوش ندادید و از من اطاعت نکردید.
16اولادۀ یوناداب تمام اوامر جد خود را بجا آورده اند، ولی این قوم از احکام من اطاعت نکرده اند.
17پس من، خداوند قادر مطلق، خدای اسرائیل، بلائی را که گفته ام بر سر مردم یهودا و باشندگان اورشلیم نازل می کنم، زیرا هر گاهی که با آن ها حرف زدم، گوش نکردند و هر باری که آن ها را فراخواندم، جواب ندادند.»
18بعد ارمیا به رَکابیان گفت که خداوند قادر مطلق، خدای اسرائیل، می فرماید: «چون شما از هدایات جد تان، یوناداب اطاعت کردید، اوامر او را بجا آوردید و همه را عملی نمودید،
19بنابران، خداوند قادر مطلق، خدای اسرائیل، می فرماید که از اولادۀ یوناداب همیشه اشخاصی باقی می مانند تا مرا خدمت و عبادت کنند.»