9 And when he had opened the fifth seal, I saw under the altar the souls of them that were slain for the word of God, and for the testimony which they held:
10 And they cried with a loud voice, saying, How long, O Lord, holy and true, dost thou not judge and avenge our blood on them that dwell on the earth?
11 And white robes were given unto every one of them; and it was said unto them, that they should rest yet for a little season, until their fellowservants also and their brethren, that should be killed as they were, should be fulfilled.
2مردم اورشلیم را دلگرم سازید و به آن ها بگوئید که به رنجهای شان خاتمه داده و گناهان شان را بخشیده ام و آن ها را دو چندِ گناه شان جزا داده ام.»
3صدائی فریاد می زند: «راهی را در بیابان برای آمدن خداوند آماده کنید و راه خدای ما را در صحرا صاف سازید.
4دره ها را پُر کنید و کوهها و تپه ها را هموار نمائید. راههای کج را راست سازید و جاهای ناهموار را هموار کنید.
5جلال خداوند آشکار می شود و همه مردم یکجا آنرا مشاهده می کنند، زیرا خداوند چنین فرموده است.»
6صدا بار دیگر می گوید: «با آواز بلند بگو!» پرسیدم: «چه بگویم؟» گفت: «بگو که انسانها همه مانند گیاه هستند، زیبائی آن ها مثل عمر گل ناپایدار است.
7وقتی خداوند باد را بفرستد، گیاه خشک و گل پژمرده می شود. بلی، انسان همچون گیاه است.
8گیاه خشک و گل پژمرده می شود، اما کلام خدای ما ابدی و جاودانی است.»
9ای سهیون، بر فراز کوه بلند برو. از آنجا مژده بده و ای اورشلیم مژده ات را بدون ترس با تمام قوّت به آواز بلند اعلام کن! به شهرهای یهودا بگو: «خدای تان می آید.»
10ببینید، خداوند متعال می آید و با قدرت بازوی خود حکومت می کند و مردم را مطابق اعمال شان پاداش یا جزا می دهد.
11او مثل چوپانی گلۀ خود را می چراند، بره های خود را در آغوش می گیرد و مادرهای شان را با مهربانی هدایت می کند.
12آیا کسی می تواند آب های اوقیانوس را با کف دست خود پیمانه کند یا آسمان را با بِلِست خود اندازه نماید؟ آیا کسی می تواند خاک زمین را در قپان بریزد یا کوهها و تپه ها را در ترازو وزن کند؟
13آیا کسی می تواند به خداوند بگوید که چه بکند یا مشاور و معلم او باشد؟
14آیا خدا از کسی مشورت خواسته است که به او دانش بیاموزد یا راه راستی را بنماید و یا فهم و حکمت را به او تعلیم بدهد؟
15تمام اقوام جهان پیش خداوند مثل قطرۀ آب در سطل و مانند غبار در ترازو هستند. و جزیره ها را همچون گردِ خاک به هوا بر می دارد.
16تمام حیوانات لبنان جهت قربانی سوختنی برای خدا کافی نیست و همه جنگلهای لبنان برای هیزم قربانی کفایت نمی کند.
17همۀ مردم جهان پیش او هیچ هستند و ناچیز بشمار می آیند.
18پس با چه کسی می توان خدا را تشبیه کرد و چگونه او را توصیف نمود؟
19آیا می توان او را با یک بت مقایسه کرد؟ با بتی که ساختۀ دست بشر و زرگر آنرا با طلا پوشانیده و زنجیر نقره ای به گردنش آویخته است؟
20شخصی برای ساختن بت درختی را انتخاب می کند که چوب آن با دوام باشد و آنرا به دست صنعتگر ماهری می دهد تا از آن، یک بت ثابت و محکم برایش بسازد، اما هیچ چیزی بغیر از خدا ثابت و پا برجا نیست.
21آیا به شما معلوم نیست و نشنیده اید و از ابتدا کسی به شما خبر نداده است و نفهمیده اید که دنیا چطور بوجود آمده است؟
22خدا بر فراز کرۀ زمین نشسته است و ساکنین آن در نظر او مثل ملخ هستند. او آسمان ها را مانند پرده ای پهن می کند و از آن ها برای سکونت خود خیمه می سازد.
23رهبران مقتدر را از هستی ساقط می کند و حکمفرمایان روی زمین را از بین می برد
24آن ها تازه کاشته شده و هنوز ریشه ندوانیده اند که خدا بر آن ها می دمد و آن ها را پژمرده می سازد و مانند کاه در برابر باد پراگنده می شوند.
25خدای مقدس می فرماید: «پس مرا با چه کسی مقایسه می کنید؟ چه کسی می تواند با من برابری نماید؟»
26به آسمان نگاه کنید. این ستارگانی را که می بینید چه کسی بوجود آورده است؟ کیست که تعداد آن ها را بشمارد و همه را بنام بشناسد؟ خدا با قدرت عظیم و نیروی عجیب خود نمی گذارد که هیچکدام آن ها گم شود.
27پس ای یعقوب چرا فکر می کنی و ای اسرائیل، چرا می گوئی: «خدا از رنجهای من بی خبر است و به حق من توجهی ندارد؟»
28آیا ندانسته و نشنیده اید که خداوند، خدای ابدی و آفرینندۀ تمام عالم است. او هرگز درمانده و خسته نمی شود و هیچ کسی نمی تواند به عمق افکار او پی برد.
29او به ضعیفان نیرو می بخشد و به مردم ناتوان قدرت عطا می کند.
30حتی جوانان هم خسته می شوند و دلاوران از پا می افتند،
31اما آنهای که منتظر خداوند می باشند، نیروی تازه خواهند یافت. آن ها مانند عقاب بال می گشایند. می دوند و خسته نمی شوند، راه می روند و از پا نمی افتند.